بازی
نفس مامان این یک ماهی که فردوس بودیم بیشتر رو زها یک فرش کوچولوبرمیداشتی ومیرفتی داخل حیاط وتنهایی بازی میکردیاینجاهم حباط خونه بابابزرگه
اینجاهم حیاط خونه اقاجونه اینهاهم عکسهایی ازبازیهای داخل خانه بادایی سجاد این عکسهاروهم شبی که خاله مامانی این لباستوبرات دوخته گرفتی وباهاش قردادی